دل آسودگی
مسیحا برزگر
گزیده ای از سخنرانی جلسه اول:
در ابتدا با انواع فکرها آشنا میشویم و یاد میگیریم که چگونه نوع فکر خود را تشخیص دهیم، اینکه فکر از چه نوعی است و مشاهدهاش کنیم. همین طور یاد میگیریم از یک نوع فکر به نوع دیگری منتقل شویم، یعنی این ما باشیم که تصمیم میگیریم از این فکر به فکر دیگری منتقل شویم نه اینکه فکر ما را با خودش ببرد. وقتی که توان این را پیدا میکنیم که از خلال مه افکار خود واقعیت را ببینیم، وقتی که متوجه میشویم که کارکرد فکرها چه چیزی هستند و اساساً فکرها برای چه هستند؟ آن وقت فکرها سلطه خود را بر ما از دست میدهند و دیگر بر ما سلطه ندارند. این کلاس یعنی کلاس دلآسودگی. به مرور در طی این جلسات یاد میگیریم که چگونه فکرهای خودمان را مشاهده کنیم، بدون اینکه به دام محتوای فکرهایمان بیفتیم. چیزی که هم اکنون رخ میدهد، این است که ما به دام فکرهایمان میافتیم. یاد میگیریم خودمان را از چیزهای ترسناک و خطرناکی که فکرها به جانب ما پرتاب میکنند، کنار بکشیم و آسیب نبینیم. بیشترین آسیبی که ما در زندگی میبینیم از جانب فکرهای ماست. کلاس دلآسودگی در واقع کلاس باز کردن چشمها است. درضمن یاد میگیریم که چگونه به شیوهای خلاقانه با ذهنمان سفر کنیم. بنابراین در بخش نخست، این سلسله درسها را آغاز میکنیم. ابتدا باید ببینیم که چه فکرهایی در سر ما وجود دارد. همان طور که گفتم کار اصلی ذهن، آفریدن فکرهاست. ذهن پشت سر هم فکر تولید میکند کاری با تو ندارد. ذهن، فکر تولید میکند و تو فکرها را واقعی تلقی میکنی، خیلی جدی میگیری و به دام این فکرها میافتی و این فکرها شما را میبرند. ذهن بیوقفه فکر میسازد و توقف ندارد. بعضی از فکرهایی که ذهن میسازد، معنا دارند ولی بعضی دیگر از فکرها بیمعنا هستند. به همین دلیل گاهی ما وسط یک فکر متوجه میشویم و میبینیم که ما یک ساعت، دو ساعت، سه ساعت با چه فکر بی معنایی رفته ایم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.