اتمام
در انبار موجود نمی باشد
50% تخفیف جشنواره تابستانه تا 31 شهریور
در انبار موجود نمی باشد
نویسنده | لئو بوسکالیا |
---|---|
مترجم | مسیحا برزگر |
ناشر | نشر سیوا |
قطع | خشتی |
تعداد صفحات | 214 |
جلد | شومیز |
نوبت چاپ | اول |
شابک | 978-600-91726-4-1 |
وزن | 340 |
۸۰,۰۰۰ تومان
کتاب عشق اثر لئو بوسکالیا و ترجمه مسیحا برزگر، برخلاف حجم کوچکش، حاوی بزرگترین تجربهٔ زندگی انسانی است. ما دربارهٔ عشق، خیلی کم میدانیم. گرچه محتاج عشقایم، اما دربارهٔ عشق چیزی نمیدانیم. ما همان ماهی کوچک هستیم که در دریاست، اما تشنه است.
عشق اگر عشق است، همه را در بر میگیرد. آغوش عشق، آغوش بیکرانهی خداوند است و کرانهای ندارد. در زمانهای که بس ناجوانمردانه سرد است و سرها در گریبان است، آموزشهای بوسکالیا دربارهٔ عشق، اهمیتی مضاعف مییابند.
این کتاب دربارهٔ عشق است. عشق چیست و چه نیست؟ این کتاب، دربارهٔ توست. این کتاب دربارهٔ همهٔ کسانیست که دست خود را دراز کردهاند و قلب دیگری را نوازش کردهاند. ما در عشق غوطهوریم، اما تشنه ماندهایم. این کتاب، آبی زلال برای کام تشنگان عشق است.
لئو بوسکالیا آنچه را که در کلاسهای «مدرسهٔ عشق» حاصل کرده است، با شما سهیم میشود. همهٔ آنهایی که آن روزها در آن کلاسها حاضر میشدند، در نوشتن این کتاب سهمی جدی دارند. او شکلگیری این کتاب را به همهٔ آن آدمهای دوست داشتنی مدیون است. ما، عاشقانه و خالصانه، تجربیات خویش را مبادله میکردیم و میدانستیم که عشق را نمیتوان در چارچوب هیچ تعریفی زندانی کرد.
لئو بوسکالیا (Leo F Buscaglia) استاد تعلیم و تربیت دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. بوسکالیا را بسیاری از مردم کتابخوان دنیا میشناسند و دوست میدارند. بوسکالیا آموزگار عشق است و عشق را از طریق تعامل با آدمهای پوست و گوشت و خوندار تجربه کرده است. آموزهٔ اصلی این آموزگار عشق، آن است که عشق را میتوان آموخت و همگان باید با هنر عشق ورزیدن آشنا شوند.
بوسکالیا کسی است که حرفهای خود را، زندگی میکند. او احساسی ژرف و شفاف دارد و بیپرده آن را ابراز میکند. او دوست میدارد و معتقد است که تنها به عشق میتوان زنده بود و رشد کرد. او میگوید: «عشق، به آیینه میماند. هنگامی که کسی را دوست میداری، آیینهی او میشوی. او خود را در آیینهی تو میبیند و میشناسد، و بدینسان، او نیز آیینهٔ تو میشود.
در بخشی از کتاب عشق میخوانیم:
هر انسانی، یکه و بیهمتاست. هر انسانی، ویژگیهای منحصربهفرد و بینظیر خویش را دارد. هیچکس، مثل دیگری نیست. افسوس که در گذشته، یکه بودن آدمها را جشن نگرفتهاند و قدر ندانستهاند. هرانسانی، بذری یکه در اعماق جان خویش دارد و برای شکوفایی همان بذر یکه است که او در زیر این گنبد مینایی حضور پیدا کرده است. همین بذر یکه و متمایز است که از تو انسانی یکه و متمایز از دیگران میسازد. خطر زمانی احساس میشود که ما این یکه بودن را از دست بدهیم و سعی کنیم شبیه دیگران شویم. کسانی که سعی میکنند تا همهی مردم اجتماع را شبیه هم سازند، به این گوهر یگانه و یکهی انسانی خیانت میکنند.
سخنی از مترجم
1: عشق، به آیینه میماند
2: صدا کن مرا
صدای تو خوب است
3: عشق؛ همین و بس
4: ما به عشق محتاجیم
5: کاشفان فروتن عشق
6: زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
7: عشق؛ تپش نبض باغ در دانه
8: امید، عشق و زندگی
9: بازکن پنجره را!
10: عشق خود را مییبخشد
11: عشق؛ پرندهای آزاد و رها
12: فصل سبز عشق
13: رشتهی بیانتهای عشق