شازده کوچولو، پیامآورِ بزرگِ قرن بیستم است. گرچه کوچولوست، اما به دلیلِ داشتن دلی بیپیرایه و پاک، و واجدِ معصومیتِ کودکانه بودن، بسیار بزرگ است. آنقدر بزرگ که بُردِ نگاهِ آدم بزرگها، نمیتواند تمامیِ قامتِ او را تصور کند. بُردِ نگاهِ آدم بزرگها، به ارتفاعی که او از آن ارتفاع، به زندگی نگاه میکند، نمیرسد و هرگز نخواهد رسید. شازده کوچولو، اهلِ دیروز یا فردا نبود، او اهلِ امروز است. به همین دلیل، با نگاهی پُر از شگفتی و تازگی، به همه چیز نگاه میکند.
ما میخواهیم، با خواندن و کشفِ معانی ژرف و نهفتهی این کتاب، کودکِ درون خود را کشف کنیم. ما در این کتاب، به دنبالِ دلِ خود میگردیم؛ که چیزی نیست جز، کودکِ گمشدهی درونِ ما.