ما در اسارتِ فکرها و عواطف و احساسات خود هستیم، و تا هنگامی که در این اسارت به سر میبریم، امکان بهرهمندی از زندگی، برای ما میسر نخواهد شد.
آنچه فکر میکنیم هستیم، فکر است. آنچه حقیقتاً هستیم، در پَسِ پشتِ این فکرها، پنهان شده است. باید یاد بگیریم، که گام به گام، و آهسته آهسته، خود را از پَسِ پشتِ فکرها، بیرون بیاوریم، آفتابی شویم، و نترسیم.
وقتی قضاوت نمیکنید، با آنچه هست، یگانه میشوید.
آنچه هست، یعنی کُل، یعنی طبیعت، یعنی زندگی، به تو کمک میکند تا با کُل هماهنگ شوی؛ یعنی یگانه با تمامی زندگی، نه با بخشی از آن.
این سلسله جلسات، شرحی بر کتابِ “زمینی نو” هم محسوب میشود. این کتاب، یکی از کتابهای بسیار مهم در عرصهی معنویت و زندگی واقعی است.