کتاب مسیحا
اثر جبران خلیل جبران
با ترجمه مسیحا برزگر
از دلِ دریاییِ او، پرندگانِ آوازخوانِ بیشماری پَر میکشیدند و به جانبِ شمال و جنوب پرواز میکردند. او به سوی آسمان گام برمیداشت و در مسیرِ گامهایش گُلهای وحشی بر دامنهها میروییدند. اغلب میدیدمش که خم شده است، و ساقهی شکستهی علفی را نوازش میکند. در دلم صدایش را شنیدهام که میگوید: “ای ساقهی کوچکِ سبز! تو، با من و سپیدارهای لبنان، در ملکوتِ آسمانها خواهی بود.”
جبران خلیل جبران، در این کتاب، مسیحایی را ترسیم میکند که خود، آن را در خیالِ خویش زیسته است. او در این کتاب، دردها و شادمانیهای مسیحا را نقاشی میکند. او، در کتابِ عیسا پسرِ انسان، از زبانِ هفتاد و دو نفر سخن میگوید. آخرینِ اینها مردیست از لبنان. این مرد، خودِ جبران خلیل جبران است؛ کسی که در قرنِ بیستم زندگی میکند، و کلیسا را به بادِ انتقاد میگیرد.
این کتاب، شاهکارِ جبران خلیل جبران، و میراثِ جاودان و ماندگارِ اوست.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.