قصه­ های ذهن ما، قصه­ هایی است که ما آنها را درباره خود، نقل می­کنیم و بی­خبر از این هستیم که آنها صرفاً قصه هستند. چون باورشان کرده ­ایم و به آنها در زندگی خود، عینیت می­بخشیم، بعد وقتی قصه ­ها در زندگی ما عینیت پیدا می­کنند، خود شاهدی می­شوند بر اینکه قصه­ های ذهن ما یا قصه ­های ذهنی ما درست هستند. غافل از اینکه ما خود را به درون یک سیکل دایره­ ای از قصه، عینیت یافتن قصه در زندگی انداخته ­ایم. عینیت یافتن قصه ­ها در زندگی و تربیت شدن قصه­ ها یعنی ما فکر می­کنیم، آنچه گمان می­کنیم، هستیم یا واقعیت است و قصه نیست. بنابراین عامل محدود­کنندۀ آگاهی استحالۀ بخش درون ما، همین قصه­ ها است. باور این قصه ­ها درکودکی در ما تعبیه شده است و ما به آنها خو گرفته ­ایم و به آنها عادت کرده ­ایم. ما برای آنها منزل خوبی ساخته ­ایم و در این منزل جا داده ­ایم و آنها را که در ابتدا میهمان بودند، اکنون صاحب­خانه کرده­ ایم، یعنی صاحب ارادۀ ما هستند صاحب زندگی ما هستند، برای ما تصمیم می­گیرند. ما فکر می­کنیم، این ما هستیم که در زندگی تصمیم می­گیریم و عمل می­کنیم، گزینش می­کنیم درحالی که قصه­ های ذهنی ما تصمیم می­گیرند چگونه فکر کنیم، چه واکنش­ های عاطفی داشته باشیم، چه چیزهایی را گزینش کنیم، چگونه گزینش کنیم و یا شیوه زندگی­مان چه باشد. اگر بدبختیم در قصه ذهنی خود بدبختیم، اگر بد شانسیم، غمگینیم، در قصه ذهنی خود کاراکتری هستیم بد شانس، غمگین و خیلی چیزهای دیگر که همه­مان به هرحال درگیرش هستیم. قدری درباره خود تأمل کنید، ببینید خود را چه می­پندارید؟ چگونه می­پندارید؟ بعد ببینید آیا آنچه فکر می­کنید، هستید؟ چیزی جز یک قصه است؟ و بعد ببینیم این قصه چگونه روایت می­شود و چگونه آغاز می­شود. به کاراکتر اصلی این قصه که خودتان هستید، نگاه کنید. این کاراکتر را در متن این قصه ببینید. چگونه می­بینید؟ چگونه است، چه حال و روزی دارد؟ خوب، بد، زشت، زیبا، خوشبخت، بدبخت آن را ببینید.
سخنرانی رهایی از قصه های ذهن توسط مسیحا برزگر
سخنرانی رهایی از قصه های ذهن توسط مسیحا برزگر به منظور آگاهی بخشی در زمینه باورهای درونی ما تولید شده است. کلیت ماجرا این است که اگر اکنون در زندگی خود به تگنا افتاده ایم یا با مشکلات روزمره دست و پنجه نرم می کنیم، همه به خاطر وجود قصه هایی در ذهن ماست. در واقع ما بر اساس قصه های ذهنی خود مدام یک سری اعمال را تکرار می کنیم. در این مجموعه سخنرانی سعی داریم به روش های رهایی از این داستان ها بپردازیم. شاید متوجه نباشیم ولی همین باورها هستند که مانع از افزایش آگاهی ما می شوند. نکته اصلی در این جا پیدا کردن و تشخیص این داستان هاست. و سپس باید جای این قصه های مشکل آفرین را با قصه هایی زیبا عوض کنیم. مسیحا برزگر با سخنوری و فن بیان شیوای خود توانسته این جهان بینی را به مخاطبان خود نیز منتقل کند. تغییر دادن قصه های ذهنی درست مانند این است که یک کرم ابریشم پس از مدتی در پیله ماندن، به پروانه تبدیل شود. آن وقت است که خود را آزاد و رها می بیند. ما نیز باید از پیله قصه های ذهنی خود رها و آزاد شویم.